حدود ۲۰۰ هزار مادر در «پیمایش ملی سلامت کودکان» شرکت کردند؛ گزارشی سالانه دربارهی خانوادههایی که کودکان تا ۱۷ سال دارند. بر اساس دادهها، در سال ۲۰۱۶، از هر ۲۰ مادری که مورد بررسی قرار گرفتند، یک نفر گزارش داده بود که سلامت روان او «ضعیف» یا «متوسط» است. اما تا سال ۲۰۲۳، این رقم به ازای هر ۱۲ مادر به یک نفر افزایش یافت — تغییری چشمگیر و نگرانکننده در عرض تنها هفت سال.
عوامل پنهان در پس افت سلامت روان زنان
اگرچه این مطالعهی خوداظهاری دلیل دقیق این روند نزولی در سلامت روان را بررسی نکرده است، نویسندگان آن باور دارند که هزینهی بالای مسکن، مراقبت از کودک و مواد غذایی میتواند تأثیر منفی قابلتوجهی بر سلامت روان زنان داشته باشد. این توضیح زمانی منطقیتر به نظر میرسد که در نظر بگیریم زنان معمولاً بیشترین سهم از کارهای والدگری و امور خانه را بر عهده دارند و در بسیاری از موارد، مراقبت از والدین سالخورده نیز بر دوش آنهاست. مجموع این فشارها منجر به افزایش استرس و اضطراب میشود.
درسهایی از دنیای درمان اعتیاد
من با زنان زیادی کار کردهام که دچار اختلال مصرف مواد بودهاند و همزمان مشکلات دیگری مانند اضطراب، افسردگی یا PTSD داشتهاند. از این تجربه نکات مهمی آموختهام، از جمله اینکه زنان بیش از حد فکر میکنند، بهویژه مادران. بسیاری از زنان در گفتن «نه» مشکل دارند و اغلب تصور میکنند میتوانند «همه کارها را انجام دهند»؛ گاهی به بهای آسیب به سلامت روان خودشان.
اختلالات خوردن در میان زنان بسیار شایعتر از مردان است. از میان نزدیک به ۳۰ میلیون نفر در آمریکا که از اختلال خوردن رنج میبرند، تخمین زده میشود حدود سهچهارم آنها زن باشند. این اختلالات معمولاً تأثیر عمیق و مخربی بر سلامت روان دارند. همچنین اضطراب یکی از مشکلات شایع در میان زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد است و در جمعیت عمومی نیز به همین میزان دیده میشود.
چرا زنان درمان را به تأخیر میاندازند؟
در مقایسه با مردان، زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد معمولاً مدت بیشتری صبر میکنند تا کمک بگیرند. نتیجه این است که زنان هنگام مراجعه برای درمان، معمولاً در مرحلهی پیشرفتهتری از بیماری قرار دارند. به همین دلیل، اعتیاد آنها دشوارتر درمان میشود — همانطور که اختلالات همزمانی مانند افسردگی نیز در این شرایط پیچیدهتر میشوند.
دلایل این تأخیر از فردی به فرد دیگر متفاوت است، اما در بسیاری از موارد، زنان احساس میکنند نمیتوانند برای مدتی از خانواده یا مسئولیتهایشان فاصله بگیرند. بنابراین، نیازهای خود را در اولویتهای پایینتری قرار میدهند. برای بسیاری از زنان، مسائل مالی نیز نقش مهمی دارد. آنها تصور میکنند توان پرداخت هزینهی درمان را ندارند. واقعیت این است که زنان اغلب درآمد کمتری نسبت به مردان دارند و بیشتر از مردان در صورت داشتن فرزند، کار خود را ترک میکنند یا ساعات کاریشان را کاهش میدهند.
سلامت روان مادران؛ اولویتی فراموششده
این عوامل نه تنها در مورد زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد، بلکه در مورد تمام مادران صدق میکند. بنابراین، ممکن است بسیاری از مادران درمان سلامت روان خود را بهموقع دریافت نکنند. این روند نشان میدهد که جامعه در شناسایی و حمایت از نیازهای روانی زنان و مادران کوتاهی کرده است.
جمعبندی: وقت آن است که سلامت روان را جدی بگیریم
این پیمایش بهوضوح نشان میدهد که زنان، بهویژه مادران، روزبهروز بیشتر با چالشهای سلامت روان دستوپنجه نرم میکنند — و البته مردان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. بنابراین پیام روشن است: فارغ از جنسیت، سلامت روان خود را در اولویت قرار دهید و در صورت نیاز از متخصصان کمک بگیرید. شاید امروز همان روزی باشد که باید این کار را آغاز کنید.