در سالهای اخیر، رشد فناوری در حوزه سلامت روان توجه بسیاری را جلب کرده است. ابزارهایی مانند هوش مصنوعی، اپلیکیشنهای درمانی و پلتفرمهای مشاوره آنلاین امکانات تازهای در اختیار مردم گذاشتهاند. اما متخصصان تأکید دارند که هیچ فناوریای نمیتواند جایگزین همدلی انسانی و شهود روانشناس در فرآیند درمان شود.
یک عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در گفتوگویی با تأکید بر این موضوع گفت: «فناوری میتواند روند درمان را تسهیل کند، اما توانایی درک عاطفی، گوش دادن فعال و همراهی انسانی را ندارد.» او افزود که در فرایند درمان، رابطه میان درمانگر و مراجع نقشی اساسی در بهبود روانی ایفا میکند؛ چیزی که هیچ نرمافزار یا هوش مصنوعی قادر به بازتولید آن نیست.
نقش مکمل فناوری در سلامت روان
امروزه فناوریهای نوین در تشخیص زودهنگام اختلالات روانی نقش مهمی دارند. سیستمهای تحلیل داده و برنامههای دیجیتال میتوانند نشانههای اولیه اضطراب یا افسردگی را شناسایی کنند. با این حال، تفسیر نتایج این دادهها بدون حضور متخصص ممکن است گمراهکننده باشد.
به گفته این روانشناس، فناوری ابزار مفیدی است اما جایگزین قضاوت حرفهای درمانگر نمیشود. او توضیح داد که تجربه بالینی، تعامل چهرهبهچهره و شناخت زمینههای فرهنگی هر فرد عناصری هستند که هیچ برنامه رایانهای قادر به درک کامل آنها نیست.
مرز میان درمان دیجیتال و رابطه انسانی
در سالهای اخیر، درمانهای دیجیتال یا آنلاین رواج یافتهاند. این شیوهها دسترسی به خدمات روانشناسی را آسانتر کردهاند، بهویژه برای افرادی که در مناطق دورافتاده زندگی میکنند. با این حال، باید توجه داشت که درمان آنلاین تنها زمانی مؤثر است که ارتباط انسانی حفظ شود.
روانشناس یادشده گفت: «درمانگر باید بداند چه زمانی فناوری میتواند کمککننده باشد و چه زمانی مداخله انسانی ضروری است. ارتباط انسانی، همدلی و درک هیجانی بخش جداییناپذیر فرآیند درماناند.» او افزود که حضور یک روانشناس در کنار فناوریهای درمانی، همانند ناظر انسانی در کنار یک ابزار دقیق آزمایشگاهی است؛ بدون انسان، دادهها معنا ندارند.
خطر وابستگی به هوش مصنوعی
برخی از متخصصان هشدار میدهند که وابستگی بیشازحد به فناوری میتواند باعث کاهش مهارتهای ارتباطی میان انسانها شود. افراد ممکن است ترجیح دهند احساسات خود را در قالب پیام یا چت با یک ربات ابراز کنند، نه در گفتوگویی واقعی. این روند، اگرچه از نظر دسترسی آسان است، اما میتواند منجر به کاهش عمق عاطفی در روابط شود.
بر اساس پژوهشهای اخیر، تعامل انسانی نقش کلیدی در بازسازی احساس امنیت روانی دارد. هنگامی که فرد با انسانی دیگر صحبت میکند، در سطح عصبی، هورمونهایی مانند اکسیتوسین ترشح میشوند که احساس اعتماد و آرامش را تقویت میکنند. این واکنش در مواجهه با برنامههای هوش مصنوعی اتفاق نمیافتد.
فرصتها و چالشهای آینده
توسعه فناوری در روانشناسی میتواند فرصتهای جدیدی ایجاد کند. ابزارهای دیجیتال امکان ردیابی الگوهای خواب، خلقوخو و استرس را فراهم کردهاند. دادههای بهدستآمده میتوانند به متخصصان در طراحی درمانهای دقیقتر کمک کنند. با این حال، چالشهایی نیز وجود دارد. مهمترین آنها حفظ محرمانگی اطلاعات مراجعان است. دادههای سلامت روان حساسترین نوع اطلاعات فردی به شمار میروند. ذخیره و تحلیل این دادهها توسط سامانههای هوش مصنوعی باید با دقت و رعایت اصول اخلاقی انجام شود.
روانشناس دانشگاه شیراز تأکید کرد: «توسعه فناوری باید در خدمت انسان باشد، نه جایگزین او. هرچه پیشرفتهای فنی بیشتر شود، نقش آموزش مهارتهای انسانی در روانشناسان نیز پررنگتر خواهد شد.»
روانشناسی آینده؛ ترکیب علم و انسانیت
تحلیلگران حوزه سلامت روان معتقدند که آینده روانشناسی در ترکیب علم و انسانیت نهفته است. فناوری باید ابزاری برای تسهیل درک انسان از خودش باشد، نه مانعی میان او و احساساتش.
فناوری میتواند به روانشناسان کمک کند تا وقت بیشتری برای شنیدن و درک مراجعان صرف کنند. سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند دادهها را تحلیل کنند، اما تفسیر نهایی باید توسط انسان انجام گیرد. همانطور که پزشکان از دستگاههای پیشرفته استفاده میکنند ولی تصمیم نهایی را بر پایه تجربه و قضاوت خود میگیرند، روانشناسان نیز باید از فناوری بهعنوان مکمل بهره ببرند.
در نهایت، فناوریهای نوین میتوانند دنیای روانشناسی را متحول کنند. اما آنچه درمان را مؤثر میسازد، نه ابزار، بلکه رابطه انسانی است. همدلی، درک، شنیدن و ارتباط عمیق میان دو انسان، بنیان سلامت روان را شکل میدهد. فناوری میتواند راه را هموار کند، اما مقصد همچنان انسان است.