طبق تحقیقات، طرفداران سیاسی معمولاً حمایت جناح مقابل از خشونت را بسیار بیشتر از واقعیت برآورد میکنند. این برداشت نادرست ناشی از سوگیری روانشناختی موسوم به «عدم تقارن در نسبت دادن انگیزهها» است. ما خود را با انگیزههای مثبت و محبتآمیز میبینیم و دیگران را از سر نفرت و دشمنی تصور میکنیم. این تحریف ادراک، تعارض سیاسی را تشدید میکند و میتواند زمینهساز خشونت واقعی شود.
آزمایش همدلی و گرایش سیاسی در محیط دانشگاهی
تصور کنید در یک گردهمایی دانشگاهی، سخنران جنجالیای با اعتراض شدید دانشجویان روبهرو میشود و سخنرانی او متوقف میگردد. در این درگیری، یکی از حضار با یک تابلو آسیب میبیند. اگر این داستان را میشنیدید، واکنش شما چه بود؟ آیا معترضان را محکوم میکردید یا به خاطر خاموش کردن سخنرانی پر از نفرت آنها را تحسین میکردید؟ آیا برای فرد آسیبدیده همدردی میکردید یا درد او را سزاوار میدانستید؟
پژوهشگران همین سناریو را به دانشجویان ارائه کردند. نتایج نشان داد افرادی با سطح بالای همدلی—کسانی که معمولاً نسبت به دیگران احساس دلسوزی میکنند—به احتمال بیشتری به جناح سیاسی خود جانبداری کرده و رنج جناح مقابل را نادیده میگرفتند. در مقابل، افرادی با همدلی کمتر پاسخ متعادلتری نشان دادند. به عبارت دیگر، همدلی گاهی جانبدارانه و نابرابر است.
همدلی مشروط در زندگی واقعی
این پدیده را میتوان در رویدادهای واقعی نیز مشاهده کرد. زمانی که سخنران راستگرا چارلی کرک و نماینده دموکرات ایالتی ملیسا هورتمن در حوادث جداگانهای هدف شلیک قرار گرفتند، ابتدا رهبران سیاسی خشونت علیه همه را محکوم کردند. اما به سرعت گفتوگوهای عمومی به سمت سرزنش جناح مقابل رفت. مفسران پرسیدند: چرا وقتی طرف ما مورد حمله قرار گرفت، خشونت را محکوم نکردید؟ این مثال نشان میدهد که دلسوزی و همدلی مشروط است و بستگی دارد که قربانی «ما» هست یا «آنها».
تصورات اشتباه درباره حمایت مخالفان از خشونت
با وجود برداشتهای جانبدارانه، واقعیت این است که اکثریت مردم در سراسر طیف سیاسی خشونت را تأیید نمیکنند. در یکی از مطالعات، طرفداران سیاسی برآورد کردند که حدود ۴۰ درصد جناح مقابل، ترور سیاسی را توجیهپذیر میدانند، در حالی که واقعیت تنها یک تا دو درصد است. این اختلاف فاحش میان تصور و واقعیت، زمینهساز سوءتفاهم و تعارض شدید میشود.
راهکارهایی برای کاهش تعارضات سیاسی
برای کاهش اثرات منفی همدلی جانبدارانه و اصلاح برداشتهای تحریفشده، لازم است چند رویکرد علمی را در نظر بگیریم. نخست، رژیم خبری خود را کنترل کنیم و میزان مواجهه با اظهار نظرهای تحریکآمیز و اخبار منفی را محدود کنیم. دوم، تصورات اشتباه درباره حمایت جناح مقابل از خشونت را اصلاح کنیم و به یاد داشته باشیم که اکثریت مردم خشونت را تأیید نمیکنند. سوم، همدلی میان جناحی را تمرین کنیم. وقتی اعضای جناح مقابل فقدان یا شکست را تجربه میکنند، با مهربانی و همدردی پاسخ دهیم. این کار میتواند شکافها را ترمیم کرده و انسانیت مشترک ما را یادآور شود.
همدلی ممکن است گاهی جانبدارانه باشد، اما لازم نیست همیشه اینگونه باشد. با آگاهی از سوگیریهای خود و تمرین آرامش و بیطرفی، میتوان دمای تعارض سیاسی را پایین آورد و انسانیت مشترک خود را بازپس گرفت. شناخت دقیق ذهن خود و دیگران، پذیرش واقعیت و تمرین همدلی واقعی، کلید کاهش خشونت و بازسازی تعاملات انسانی در فضای سیاسی است.