همه ما شنیدهایم که گاهی در پروندههای تجاوز جنسی عبارتی تأسفبار به کار میرود که قربانی را «خودش خواسته» توصیف میکند. با بیش از ۲۰ سال تجربه در پیگرد قانونی جرایم جنسی، میدانم که حتی برخی از اعضای هیئت منصفه ممکن است به چنین طرز تفکری معتقد باشند. اما واقعیت این است که هیچ کس با نحوه راه رفتن، لباس پوشیدن یا رفتار خود درخواست نمیکند قربانی شود. با این حال، مجرمان نشان دادهاند که در انتخاب قربانی به این موارد حساس هستند و به آنها توجه میکنند.
قربانی جنایت چه ویژگیهایی دارد؟ آنچه مجرمان به ما میگویند
قاتل زنجیرهای تد باندی در مصاحبهای شخصی در سال ۱۹۸۵ اعتراف کرد که «میتواند قربانی را از نحوه راه رفتن در خیابان، زاویه سر، و نوع حمل خود تشخیص دهد.» تحقیقات نشان میدهد که مجرمان واقعاً هنگام انتخاب قربانیان بالقوه به برخی ویژگیها توجه میکنند. اگرچه هیچ چیزی جنایت را توجیه نمیکند، اما آگاهی از این رفتارها به ما کمک میکند هنگام تنها بودن راههای محافظت از خود را بدانیم. در نوشتهای پیشین، اشاره شد که برخی مجرمان قربانیان را بر اساس نحوه راه رفتن انتخاب میکنند. این یکی از راههایی است که مجرمان از طریق آن آسیبپذیری را تشخیص میدهند، بنابراین هوشیاری هنگام راه رفتن تنها، چه در طول روز و چه شب، اهمیت دارد. تحقیقات دیگر ویژگیهای شخصی و رفتارهایی را نشان میدهند که به آسیبپذیری افراد مرتبط هستند.
مکان و زمان نامناسب، حرکات نامناسب
برخی نشانههای غیرکلامی میتوانند در درک آسیبپذیری نقش داشته باشند. بتی گریسون و موریس آ. استاین در مطالعهای با عنوان «جذب تجاوز» به بررسی برخی از این نشانهها پرداختند. آنها خاطرنشان کردند که افراد ممکن است از طریق وضعیت بدن، حرکات و ژستهای اغراقشده، آسیبپذیری خود را به مجرمان منتقل کنند. در این مطالعه، ویدئوهایی از افراد تصادفی، هم مرد و هم زن، در مناطق پرخطر نیویورک ضبط شد و نمونهای از ۱۲ زندانی محکوم به تجاوز به غریبهها برای ارزیابی پتانسیل قربانی بودن مشاهده کردند. سپس گروهی دیگر شامل ۵۳ زندانی که به جرایم خشونتآمیز علیه غریبهها محکوم شده بودند، این افراد ویدئویی را از نظر احتمال قربانی شدن ارزیابی کردند.
نتایج نشان داد که افرادی که قربانی نمیشوند، حرکات بدنشان منظم و هماهنگ است و ظاهراً راحت عمل میکنند. در مقابل، حرکات قربانیان بالقوه «ناسازگار و ناهمگام» به نظر میرسد. قربانیان بالقوه اغلب حرکاتی دارند که بخشهای بدنشان گویا «علیه هم حرکت میکنند»، مانند حرکت غیرسیال یک طرفه یا بلند کردن پاها به جای تاب دادن نرم و هماهنگ آنها. گریسون و استاین اشاره میکنند که اگرچه نمونه زندانیان بهطور آگاهانه قربانیان را بر اساس رفتار مشخصی انتخاب نمیکردند، اما احتمالاً این رفتارها را بهطور ناخودآگاه تشخیص میدادند. آنها رفتار قربانیان را «اغراق در حد نرمال» توصیف میکنند، مانند قدمهای خیلی بلند یا کوتاه، حرکات یکطرفه بدن و حرکات نمایشی بازو و پا. این حرکات بهعنوان رفتارهای غیرمعمول و حتی نامناسب در مکان عمومی تلقی میشوند.
اشاره ژستیک و ظاهر متفاوت
تحقیقات نشان میدهد که برخی قربانیان بالقوه ممکن است بهطور ناخودآگاه آسیبپذیری خود را از طریق چیزی که پژوهشگران پیشین «اشاره ژستیک» نامیدهاند منتقل کنند و مجرمان آن را، احتمالاً در سطح ناخودآگاه، دریافت میکنند. نمونه آنها نشان داد که هر کسی که «ظاهر متفاوتی» داشته باشد، به احتمال زیاد هدف تجاوز قرار میگیرد. منظور از «ظاهر متفاوت» تفاوت فیزیکی در لوازم جانبی و لباس است. به این ترتیب، علاوه بر رفتارهای ناخودآگاه، ویژگیهای قابل مشاهده و نحوه لباس پوشیدن میتواند بهعنوان نشانهای از آسیبپذیری عمل کند.
این تحقیقات اهمیت آگاهی موقعیتی و هوشیاری در مکانهای عمومی را نشان میدهد. اتخاذ اقدامات پیشگیرانه برای افزایش ایمنی و کاهش فعالیتهای مجرمانه، هرچند ناگوار، بخشی مهم از امنیت شخصی است. با خارج کردن هدفونها از گوشها و برداشتن نگاه از روی صفحه تلفن همراه، بهتر قادر خواهیم بود خطرات احتمالی را شناسایی کرده و از جلب توجه مجرمان فرصتطلب جلوگیری کنیم.