انتظارات سنتی از ساختار خانواده که سالها بر پایهی حضور پدر، مادر و دو فرزند شکل گرفته بود، دیگر رنگ باخته است. در گذشته، داشتن دو یا سه فرزند نشانهی یک خانوادهی کامل محسوب میشد، اما امروز تعداد فزایندهای از والدین، تنها یک فرزند را انتخاب میکنند. این انتخاب دیگر اتفاقی یا موقتی نیست، بلکه به تدریج به بخشی از فرهنگ زندگی مدرن تبدیل شده است. نسل به نسل، والدینی که خودشان تکفرزند بودهاند، حالا تنها یک فرزند دارند و به شکل ناگفتهای، «سلسلههای تکفرزندی» در سراسر جهان شکل گرفتهاند. آنچه روزگاری غیرعادی به نظر میرسید، امروز در حال تبدیلشدن به یک هنجار جدید خانوادگی است.
تولد یک انقلاب خاموش در خانوادههای تکفرزندی
به گفتهی پژوهشگران، آنچه در سکوت اتفاق میافتد، انقلابی واقعی در ساختار خانوادههاست. در کتاب تازهمنتشرشدهای با عنوان فقط یکی: علم جدید، اسرار و لذت پرورش تکفرزند نویسنده توضیح میدهد که چگونه جوامع توسعهیافته به سمت داشتن تنها یک فرزند حرکت میکنند. این تغییر نهتنها ناشی از مسائل اقتصادی است، بلکه بازتابی از دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی عمیقتر در مورد نقش والدین، زنان و هویت فردی است.
تا حدود یک دهه پیش، خانوادهای با دو فرزند، انتخاب ایدهآل محسوب میشد. اما امروزه بسیاری از والدین میگویند داشتن بیش از یک فرزند نه مطلوب است و نه ممکن. افزایش هزینههای زندگی، نگرانی از آیندهی اقتصادی و محدودیت زمان برای والدینی که درگیر شغلهای تماموقتاند، همگی موجب شدهاند تا الگوی «خانواده تکفرزندی» محبوبتر شود.
نقش زنان در دگرگونی الگوی فرزندآوری
بخش قابل توجهی از این تغییر به زنان بازمیگردد. بسیاری از زنان در سنین باروری، داشتن هویتی فراتر از نقش مادری را در اولویت قرار دادهاند. استلا، یک پزشک ۳۷ ساله و مادر یک کودک پنجساله، در گفتوگویی میگوید: «با یک فرزند، زندگی رویاییام قابل دستیابی است؛ با دو فرزند مطمئن نیستم. شاید خودخواهانه باشد، اما بهترین کار برای فرزندم، این است که بتوانم بهترین نسخه از خودم باشم.» این نگاه بازتاب یک واقعیت فرهنگی است؛ جایی که والدین به دنبال توازن میان فرزندپروری و تحقق فردی هستند.
خانواده تکفرزندی؛ هنجار جدید جهانی
آمارها نشان میدهد خانواده تکفرزندی دیگر یک استثنا نیست. بر اساس گزارش کنفدراسیون خانوادههای بزرگ اروپا، حدود ۴۹ درصد از خانوادههای دارای فرزند در اتحادیه اروپا تنها یک فرزند دارند؛ رقمی که از خانوادههای دوفرزندی (۳۹ درصد) پیشی گرفته است. تنها ۱۲ درصد از خانوارهای اروپایی دارای سه فرزند یا بیشترند. این آمار نشان میدهد که خانوادههای چندفرزندی دهه ۱۹۵۰ دیگر غالب نیستند. آنچه اکنون در حال شکلگیری است، «مدل جدید خانواده مدرن» است؛ مدلی کوچکتر، متمرکزتر و مبتنی بر کیفیت روابط بهجای کمیت.
گسترش نسلهای تکفرزندی
یکی از یافتههای جالب تحقیقات جدید این است که تکفرزندان، خود تمایل دارند تنها یک فرزند داشته باشند. این چرخه، نسلهایی از خانوادههای تکفرزندی ایجاد کرده که پژوهشگران از آن با عنوان سلسلههای تکفرزندی یاد میکنند.
پنی، زنی ۷۵ ساله، با لبخند میگوید: «من تکفرزندم، دخترم تکفرزند است، و نوهام هم همینطور. امیدوارم او هم روزی این مسیر را ادامه دهد.»
کانی، ۶۴ ساله، روایت مشابهی دارد: «تکفرزندی برایم طبیعی بود. مادرم تکفرزند است، من هم همینطور، و پسرم هم فقط یک فرزند دارد. این چهار نسل از تکفرزندان است.» این داستانها نشان میدهد که تکفرزندی دیگر نه نشانهی محدودیت، بلکه انتخابی آگاهانه برای داشتن زندگی متعادلتر و رضایتبخشتر است.
تغییر نگرش جامعه نسبت به خانوادههای تکفرزندی
در گذشته، والدینی که تنها یک فرزند داشتند، با پرسشهایی مکرر و گاه قضاوتگرانه روبهرو میشدند: «فرزند بعدی کی به دنیا میآد؟» اما امروزه، واکنشها متفاوت است. به گفتهی جورجینا، مادری که ده سال پیش دخترش را به دنیا آورده: «آن زمان همه انتظار داشتن فرزند دومم رو داشته باشم. حالا، وقتی میفهمن فقط یه دختر دارم، هیچکس تعجب نمیکنه.»
شیتال، مادر یک نوجوان، این تغییر فرهنگی را چنین توصیف میکند: «قبلاً جامعه فقط تکفرزندی را تحمل میکرد، اما حالا آن را کاملاً پذیرفته است.»
با تداوم روند فعلی، خانواده تکفرزندی در آینده نزدیک، شکل غالب خانواده در کشورهای توسعهیافته خواهد شد. این تغییر، بازتابی از اولویتهای جدید انسان مدرن است: تمرکز بر کیفیت تربیت، استقلال فردی، و تعادل میان کار و زندگی. انقلاب خاموشی در جریان است؛ انقلابی که بیهیاهو اما پایدار، مفهوم خانواده را برای همیشه دگرگون میکند.