تحقیقات نشان میدهد که موسیقی حتی زمانی که تنها هستیم، میتواند احساس تنهایی و انزوا را کاهش دهد. مطالعات مختلف حاکی از آن است که موسیقیای که افراد خود انتخاب میکنند، بیشترین تأثیر آرامبخش را در مواجهه با فقدان یا سختیهای زندگی دارد. موسیقی میتواند لوب مخچه در مغز ما را از نظر ضربآهنگ، حرکات و احساسات تحریک کند، کاری که صدای معمولی یا نویز نمیتواند انجام دهد. در طول سالها، موسیقی و خاطرات مرتبط با آن میتوانند به منبع آرامش و پشتیبانی تبدیل شوند.
تنهایی و انزوا در میان سالمندان آمریکایی به سطوح پیش از پاندمی بازگشته است. به این معنی که بیش از یک سوم افراد بین ۵۰ تا ۸۰ سال، هنوز احساس تنهایی و انزوا میکنند (JAMA 2024). تحقیقات نشان میدهد که تنهایی بر سلامت جسمی و روانی تأثیر میگذارد و در واقع نوعی اشتیاق به ارتباط و تعلق به جامعه است که افراد میتوانند به روشهای غیرمنتظرهای آن را برطرف کنند. یکی از این روشها استفاده از قدرت موسیقی است.
موسیقی به عنوان جانشین اجتماعی
الورز (۲۰۱۶) بر این باور است که گوش دادن خصوصی به موسیقی میتواند ما را در حضور دیگران قرار دهد. او میگوید: «شنوندگان ناخودآگاه موسیقی را به عنوان بیان احساسی یک فرد فرضی درک میکنند.» موسیقی میتواند خاطرات، احساسات و تجربیات گذشته را زنده کند. آیا تاکنون به آهنگی گوش دادهاید که هنگام ملاقات با شریک زندگیتان در اولین بار پخش میشد؟ یا موسیقی گروهی که با دوستانتان کیلومترها مسافت طی کردهاید و کنسرت آن را دیدهاید، شما را به یاد آن لحظات میاندازد؟ یا تجربه کردهاید که سالمندانی تقریباً بیتفاوت در خانه سالمندان، با دیدن یک تقلیدگر فرانک سیناترا، تمام کلمات یک آهنگ را با شور و اشتیاق بخوانند؟
پژوهشی در مورد موسیقی به عنوان جانشین اجتماعی
سِرن، گایبل، کوسنر و همکاران (۲۰۲۵) موسیقی را به عنوان یک جانشین اجتماعی برای کاهش تنهایی در سالمندان بررسی کردند. فرضیه جانشینی اجتماعی بیان میکند که افراد میتوانند از جایگزینهای موقت برای تعامل با دیگران استفاده کنند. در یک مطالعه کیفی، نقش موسیقی انتخابی فرد به عنوان جانشین اجتماعی بررسی شد. از نمونهای از سالمندان خواسته شد سه قطعه موسیقی که در زمان تنهایی شدید آنها را بهتر میکند، انتخاب و دلایل خود را توضیح دهند. پاسخها نشان داد که هفت عامل اصلی در انگیزههای اجتماعی افراد برای گوش دادن به موسیقی وجود دارد: همراهی آرامبخش، یادآوری خاطرات، تجربیات مشترک، مقابله با انزوا، درک دیگران، فرهنگ و هویت گروهی.
موسیقی و مواجهه با رویدادهای دردناک
در مطالعه دیگری، شافر، ساریکالیا و اروولا (۲۰۲۰) بررسی کردند که آیا موسیقی آرامبخش میتواند در مواجهه با آسیبهای جدی شخصی، مانند از دست دادن بینایی یا فقدان یک عزیز، به عنوان جانشین اجتماعی انتخاب شود یا خیر. آنها فرض کردند که موسیقی آرامبخش باعث کاهش تنهایی و افزایش همدلی میشود. برای آزمایش این فرضیه، با استفاده از روش تصویربرداری هدایتشده، غم ایجاد شد: شرکتکنندگان یا تصور میکردند که پدرشان فوت کرده است (فقدان اجتماعی)، یا بینایی خود را از دست دادهاند (فقدان غیر اجتماعی)، یا در حال خرید از فروشگاه هستند (شرایط کنترل). سپس از آنها خواسته شد موسیقی آرامبخش یا موسیقی انتخابی خود را گوش دهند.
نتایج نشان داد که گوش دادن به موسیقی انتخابی شخصی، تنهایی را به طور قابل توجهی کاهش داده و همدلی و حالت روانی شرکتکنندگان را بهبود میبخشد. جالب این است که موسیقی انتخابی الزاماً «آرامبخش» نبود، بلکه همان انتخاب شخصی خود فرد بود. این یافته اهمیت موسیقی شخصی در بازیابی حالت روانی و نقش آن به عنوان جانشین اجتماعی را نشان میدهد.
تأثیر موسیقی بر مغز
در کتاب خود با عنوان «مغز شما و موسیقی»، دنیل جی لوویتین نحوه تحریک مغز توسط موسیقی را توضیح میدهد. به گفته لوویتین، موسیقی همان مدارهای عصبی را فعال میکند که لذت ما از غذا، صمیمیت و مشارکت اجتماعی را ایجاد میکنند. نتیجه این کار، آزادسازی دوپامین و سایر مواد شیمیایی تقویتکننده حالت روانی است که تأثیر موسیقی را افزایش میدهد.
مغزچه، یکی از قدیمیترین بخشهای مغز، هنگام گوش دادن به موسیقی فعال میشود، اما هنگام گوش دادن به نویز فعال نمیشود. مغزچه نقش مهمی در دنبال کردن ضربآهنگ، حرکات و حتی رقص دارد. حتی حرکت بدن هنگام گوش دادن به موسیقی، حتی در حالت نشسته، فعالیتی مغزی و بدنی محسوب میشود. مطالعات بیشتر نشان میدهند که مغزچه با مراکز احساسی مغز ارتباط گستردهای دارد. موسیقی تنها وقتی ما آن را دوست داریم ما را برانگیخته میکند و حتی میتواند باعث گریه شود، زیرا آن را دوست داریم.
موسیقی و انتخاب شخصی به عنوان جانشین اجتماعی
اهمیت انتخاب موسیقی شخصی به عنوان جانشین اجتماعی با توضیح لوویتین مرتبط است: در فرهنگ غرب، انتخاب موسیقی پیامدهای اجتماعی مهمی دارد. معمولاً در دوران نوجوانی، ما موسیقیای را گوش میدهیم که دوستانمان میشنوند. لوویتین موسیقی را «وسیلهای برای پیوند اجتماعی و انسجام جامعه» توصیف میکند.
به همین دلیل، موسیقی—ترانهها و شعرهایی که دوست داریم—میتواند در هر سنی به عنوان جانشین اجتماعی برای کاهش تنهایی عمل کند و پیوندهای اجتماعی و روانی ما را تقویت نماید.