اکثر مردم زمان قابلتوجهی را صرف فکر کردن درباره اینکه چگونه در نظر دیگران جلوه میکنیم در مقابل اینکه چگونه خودمان را میبینیم، میکنند. زمانی که تلاشها و مشارکتهای ما به نظر نمیرسد که درک، پذیرش یا قدردانی شوند، این موضوع میتواند ناامیدکننده یا حتی بدتر باشد. عقل سلیم حکم میکند که به نحوه درک دیگران از خودمان در زندگی شخصی، زندگی حرفهای و زندگی اجتماعی توجه کنیم. هر یک از ما اهداف خاص خود را برای اینکه چگونه دیگران و خودمان ما را درک کنند، داریم. این برداشتها نمایانگر اعتبار ما هستند؛ یعنی تصویری که دیگران از ما دارند، هویت، شهرت یا جایگاه ما در یک موقعیت یا رابطه خاص.
تعریف اعتبار و اهمیت آن
توانایی دیدن واقعبینانه خود و تواناییهایمان و انتقال آن به دیگران، کلید مهمی برای دستاوردهای شخصی و حرفهای است. اعتبار از زمان یونان باستان مورد مطالعه قرار گرفته و در آن زمان به آن «اتوس» گفته میشد. از دیرباز، پژوهشگران تلاش کردهاند بفهمند اعتبار چیست و چه چیزی برخی افراد را معتبرتر و قابلاعتمادتر از دیگران میکند. اعتبار به میزان درک دیگران از یک فرد به عنوان کسی که شایسته، قابلاعتماد، صادق، پویا و قدرتمند است گفته میشود.
شایستگی به داشتن دانش و تخصص، قابلاعتماد بودن به مسئولیتپذیری و اعتماد دیگران، صداقت به واقعی و اخلاقمدار بودن، پویایی به نشان دادن علاقه و نشاط و قدرت به توانایی و اثرگذاری فرد اشاره دارد. اعتبار ما در هر موقعیت یا رابطه خاص، ترکیبی از این ویژگیها است و نحوه تعامل و بازخورد دیگران تعیینکننده واقعی آن است. ممکن است فردی تجربه و مهارتهای لازم را داشته باشد، اما اگر دیگران باور کنند که کیفیت کار به موقع ارائه نمیشود، اعتبار او کاهش مییابد.
اعتبار تنها در مدارک و تجربه افراد نهفته نیست، بلکه در ذهن مخاطبان و نحوه درک آنها از فرد شکل میگیرد. ممکن است فردی مدارک عالی و تجربه حرفهای داشته باشد، اما اگر دیگران آن را نپذیرند، اعتبار او واقعی نخواهد بود. بنابراین اعتبار باید توسط دیگران باور و پذیرفته شود. این موضوع به معنای ضرورت انتقال و نمایش شایستگیها، صداقت و تواناییها به دیگران است. اعتبار ثابت نیست و با تغییر شرایط و نیازها دائماً در حال تحول است.
چگونه اعتبار خود را بسنجیم و تقویت کنیم
گاهی شناخت ما از خود دقیق یا بهروز نیست و باعث میشود تصویری که دیگران از ما دارند با تصویر واقعی ما همخوانی نداشته باشد. برای مثال، ورزشکاری که از دوران اوج خود گذشته، دوستی که در شبکههای اجتماعی مهارت ندارد یا عضوی از خانواده که در مدیریت مشکلات شریک زندگی خود ناتوان است، نمونههایی از این ناهماهنگی هستند. همچنین ممکن است دیگران بهطور عمدی یا غیرعمد، برداشتهای نادرست یا قدیمی از ما داشته باشند.
برای شروع کار روی اعتبار، ابتدا باید نقاط قوت و چالشهای خود را شناسایی کنیم. باید موقعیتهایی که در آنها دیگران نقاط قوت ما را درک و پذیرفتهاند و همچنین موقعیتهایی که این درک اتفاق نیفتاده را مشخص کنیم. تمرکز بر مثالهای مشخص و واقعی از رفتارها و تواناییهای خود، به درک بهتر اعتبار و افزایش آن کمک میکند. در نهایت، داشتن تصویری روشن از نقاط قوت و محدودیتها، ایجاد تغییرات معنادار و انتقال آن به دیگران، کلید موفقیت در تقویت اعتبار شخصی و حرفهای است. اعتبار ما نه تنها بازتاب تواناییها و مهارتهایمان است، بلکه نحوه درک و پذیرش آنها توسط دیگران را نیز شامل میشود. هر چه در این مسیر هوشمندانهتر عمل کنیم، شانس بیشتری برای موفقیت در روابط شخصی، حرفهای و اجتماعی خواهیم داشت.