عنوان فارسی: افزایش همزمانی مغزی هنگام تماس بدنی در زوجهای عاشق
عنوان انگلیسی: Brain-to-brain synchrony increased during interpersonal touch in romantic lovers
نویسندگان: Yue Zhang, Xiaoqin Liu, Yiming Ma, et al.
سال انتشار: 2024
موضوع: نوروسایکولوژی عشق و همدلی در روابط عاشقانه
لینک مقاله: BMC Psychology – ۲۰۲۴
چکیده مقاله
این پژوهش با استفاده از فناوری EEG به بررسی پدیدهی «همزمانی مغزی» (brain-to-brain synchrony) میان زوجهای عاشق در هنگام تماس بدنی پرداخته است. پژوهشگران از ۳۰ زوج جوان خواستند در شرایط مختلف با یکدیگر تعامل کنند: تماس چشمی، صحبت عاطفی، و در نهایت لمس فیزیکی (گرفتن دست یکدیگر). در این مدت، فعالیت الکتریکی مغز هر دو فرد بهطور همزمان ثبت شد.
نتایج نشان داد که در زمان تماس بدنی، هماهنگی امواج مغزی بین زوجها به شکل قابلتوجهی افزایش یافت. این همزمانی بهویژه در نواحی مرتبط با همدلی (empathy network)، سیستم پاداش (reward network) و اتصال هیجانی (emotional bonding circuits) مشاهده شد. همچنین مشخص شد هرچه پیوند عاطفی میان دو نفر قویتر باشد، این همزمانی مغزی نیز بیشتر میشود.
به بیان دیگر، لمس فیزیکی در روابط عاشقانه نهتنها باعث احساس صمیمیت میشود، بلکه در سطح زیستی، مغز دو نفر را در نوعی ریتم مشترک عصبی هماهنگ میکند.
توضیحات
این مطالعه، پلی میان عصبشناسی عشق و روانشناسی روابط انسانی ایجاد کرده است. یافتههای آن بهطور تجربی نشان میدهد که عشق صرفاً یک تجربهی ذهنی نیست؛ بلکه در سطح مغز، نوعی همآهنگی واقعی بین دو انسان رخ میدهد.
پژوهشگران معتقدند این هماهنگی عصبی، همان چیزی است که احساس «یکی شدن» یا «درک متقابل عمیق» در روابط عاشقانه را توضیح میدهد. لمس ساده، مثل گرفتن دست یا در آغوش کشیدن، میتواند موجهای مغزی را در ریتمی مشابه تنظیم کند؛ همانطور که دو ساز کوکشده با هم هارمونی میسازند.
این یافتهها کاربردهای گستردهای در درمانهای زوجدرمانی، تنظیم هیجان، و مداخلات عصبروانشناختی دارد و میتواند به درک بهتر از نقش تماس انسانی در کاهش استرس، تقویت همدلی و حفظ پیوند عاطفی کمک کند.
در نهایت، مطالعهی Zhang و همکارانش بهزیبایی نشان میدهد که «وقتی عاشق کسی هستیم، مغز ما واقعاً با او در یک فرکانس میتپد.»