تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که افراد ثروتمند معمولاً کمتر نوعدوست و بیشتر خودخواه هستند. مطالعات متعددی اثبات کردهاند که هر چه سطح ثروت و دارایی افزایش یابد، تمایل به رفتارهای خودمحورانه و نادیده گرفتن دیگران بیشتر میشود. به عنوان مثال، رانندگان خودروهای گرانقیمت کمتر ملاحظهکار بوده و رفتارهای پرخطر و غیرهمدلانهتری نسبت به رانندگان خودروهای معمولی از خود نشان میدهند. این پرسش مطرح میشود که چرا ثروت چنین تأثیری بر رفتار اجتماعی انسانها دارد و آیا این امر ناشی از خود ثروت است یا ویژگیهای شخصیتی پیشین افراد ثروتمند؟
چند هفته پیش پیوتر شچِرِک، مدیرعامل میلیاردر لهستانی، در مسابقات تنیس اوپن آمریکا بهشدت خبرساز شد، زیرا کلاه امضا شدهای را از دست یک کودک گرفت. این رفتار ظاهراً خسیسانه و حقیرانه، واکنش شدید منفی کاربران شبکههای اجتماعی را برانگیخت و حتی منافع تجاری او را به خطر انداخت. با وجود این که شچِرِک مجبور به عذرخواهی شد، سؤال این است که آیا ثروت موجب چنین رفتارهای غیرمناسبی میشود یا شخصیتهای خاصی پیش از رسیدن به ثروت، چنین رفتاری دارند؟
رابطه ثروت و کاهش همدلی در مطالعات علمی
پژوهشهای علمی نشان میدهد افراد طبقات بالای اجتماعی و ثروتمندان بیشتر بر منافع خود متمرکز بوده و کمتر نسبت به رنج و نیاز دیگران همدلی نشان میدهند. در مقابل، افراد طبقات پایینتر اجتماعی معمولاً دارای احساسات همدردانه بیشتری هستند و بیشتر از دیگران به مشکلات اطراف خود توجه دارند. یکی از دلایل این تفاوت، حالت روانی قطع ارتباط است که در افراد ثروتمند بیشتر دیده میشود. این قطع ارتباط باعث احساس ناتمامی روانی و کاهش توانایی همدلی و ارتباط عاطفی با دیگران میگردد.
مطالعات رفتاری روی رانندگان خودروهای لوکس نشان داده است که این افراد کمتر تمایل دارند سرعت خود را کم کنند تا به عابران پیاده اجازه عبور دهند یا به دیگر رانندگان فرصت ورود به جاده را بدهند. همچنین احتمال رانندگی تهاجمی و نقض قوانین راهنمایی و رانندگی در این گروه بیشتر است. یکی از مطالعات نشان داده که به ازای هر هزار دلار افزایش قیمت خودرو، احتمال کاهش سرعت برای عبور عابران سه درصد کاهش مییابد. این یافتهها نشان میدهد که داراییهای مادی نه تنها بر جایگاه اجتماعی تأثیر میگذارد، بلکه روی رفتارهای روزمره و احترام به دیگران نیز اثرگذار است.
شخصیتهای مثلث تاریک و ارتباطشان با ثروت
شخصیتشناسی روانشناختی مفهوم «مثلث تاریک» را معرفی میکند که شامل سه صفت روانپریشی، خودشیفتگی و مکارانه بودن است. این سه ویژگی به شدت با خودخواهی، کمبود همدلی و رفتارهای غیراخلاقی همراه هستند. تحقیقات نشان میدهد افرادی که این صفات را دارند، معمولاً در سلسلهمراتب سازمانی سریعتر پیشرفت میکنند و ثروت بیشتری به دست میآورند. برای مثال، در هیئت مدیره شرکتهای بزرگ، میزان روانپریشی سه برابر جمعیت عمومی است. همچنین جوانانی که این صفات را دارند، بیشتر در رشتههای مدیریتی دانشگاهها حضور دارند. این امر نشان میدهد که شاید نه ثروت، بلکه شخصیت افرادی که ثروتمند میشوند، زمینهساز این رفتارها است.
در کتاب «قطع ارتباط» توضیح داده شده که برخی افراد به دلیل مرزهای روانی قوی، احساس جداافتادگی عمیقی از دیگران و جهان دارند. این قطع ارتباط روانی باعث کاهش همدلی و ایجاد احساس ناتمامی میشود. این افراد برای جبران این کمبود روانی، به دنبال جمعآوری ثروت، جایگاه و قدرت هستند. نبود همدلی به آنها اجازه میدهد بیرحمانه برای کسب ثروت و موفقیت پیش بروند، حتی اگر باعث رنج دیگران شود. به عبارت دیگر، قطع ارتباط روانی دو پیامد فاجعهبار دارد: ایجاد میل شدید به ثروت و جایگاه و افزایش بیرحمی که این موفقیت را ممکن میسازد.
آیا ثروت باعث خوشبختی میشود؟
با وجود این که بسیاری تصور میکنند افزایش ثروت به معنی افزایش شادی و رفاه است، پژوهشها نشان میدهد ارتباط بین ثروت و خوشبختی محدود است. مطالعهای معروف توسط دانیل کانمن و انگوس دیتون نشان داد که خوشبختی با درآمد تا حدود ۷۵ هزار دلار در سال (معادل ۱۱۰ هزار دلار در سال ۲۰۲۵) افزایش مییابد، اما پس از این میزان، افزایش درآمد تأثیری بر شادی ندارد. تحقیقات دیگر نیز نشان دادهاند که افراد وسواسی در تلاش برای موفقیت مالی، با افزایش درآمد ممکن است حتی رضایت کمتری از زندگی داشته باشند.
شواهد علمی حاکی از آن است که ثروت نمیتواند حس ناتمامی روانی را جبران کند و افراد ثروتمند همچنان ممکن است احساس جداافتادگی و کمبود همدلی داشته باشند. این موضوع شاید یکی از دلایل رفتارهای غیراخلاقی در میان برخی از ثروتمندان باشد. برعکس، مطالعات ارتباط بسیار قوی بین مهربانی و رفاه روانی را نشان میدهند. بنابراین، به جای تمرکز صرف بر کسب ثروت، شاید بهتر باشد مسیر زندگی خود را به سمت مهربانتر شدن و ایجاد ارتباط عمیقتر با دیگران هدایت کنیم تا رضایت و خوشبختی واقعی را بیابیم.
