«انسانها در طول زمان تغییر میکنند. آنها به افراد متفاوتی با نیازها، تواناییها و دیدگاههای متفاوت تبدیل میشوند و بنابراین نیازمند بازآفرینی خود هستند.» — پیتر دراکر . پیتر دراکر، پدر مدیریت مدرن، بیش از سی سال پیش و در سن ۸۶ سالگی ضرورت بازآفرینی فرد را مطرح کرد. این جمله از فصل «بازآفرینی فرد» در کتاب Drucker on Asia گرفته شده است. بازآفرینی یعنی تغییر و تحول شما برای شرایط شخصی و حرفهای جدید، نه بازگشت به نسخهای جوانتر از خود. تجارب گذشته، تحصیلات و تاریخچه حرفهای شما را به این نقطه رسانده است و حالا زمان آن رسیده که راههای جدید یادگیری و تجربه را کشف کنید.
بازآفرینی باید جسورانه و هیجانانگیز باشد
دراکِر معتقد بود بازآفرینی فراتر از تغییر شغل است، هرچند شروع یک حرفه جدید میتواند بخشی از آن باشد. بازآفرینی نیازمند خوداندیشی، خلاقیت، کنجکاوی، پشتکار، تمایل به تغییر و آمادگی برای ارتباط با دیگران برای دریافت اطلاعات، مشاوره و ایجاد شبکه است. این فرآیند باید هیجانانگیز باشد و شما را به کشف تواناییها و فرصتهای جدید دعوت کند. بازآفرینی میتواند کمتر دلهرهآور باشد اگر بهصورت سازمانیافته پیش رود. ابتدا اهداف، علاقهها و ایدههای اولیه را مشخص کنید، اما ذهن خود را برای کشف فرصتهای غیرمنتظره باز نگه دارید. اطلاعات خود را در دفترچه، فایل کامپیوتری یا ژورنالی ویژه بازآفرینی ثبت کنید و نقاط قوت، مهارتها، ارزشها و تجربیات خود را یادداشت کنید.
افراد الهامبخش، مربیان، شبکههای حمایتی، کارشناسان و مشاوران حرفهای را شناسایی کنید. آنها میتوانند دیدگاههای متنوع و تجارب جدیدی ارائه دهند. همچنین از منابع آنلاین، ویدئوها، کتابها، مقالات، پادکستها و حتی هوش مصنوعی برای جمعآوری اطلاعات استفاده کنید. کنفرانسها، سمینارها، کارگاهها و برنامههای یادگیری مادامالعمر را بررسی کنید و فرصتهای حرفهای جدید مانند کارآموزی، داوطلبی و مصاحبههای اطلاعاتی را تجربه کنید. بازدید از موزهها، کتابخانهها و گالریهای هنری ناشناخته نیز میتواند دیدگاه تازهای ایجاد کند. تعهد به فرآیند مستمر، ملاقات با افراد جدید و یادگیری دائمی، پشتکار و صبر، کلید موفقیت در بازآفرینی است.
نمونههای موفق بازآفرینی
دراکِر خود نمونه بارزی از بازآفرینی بود. او در سال ۱۹۳۷ و در سن ۲۸ سالگی به ایالات متحده مهاجرت کرد و مجبور شد مسیر حرفهای جدیدی پیدا کند. ابتدا به روزنامهنگاری پرداخت و سپس در نویسندگی، تدریس و مشاوره حرفهای فعالیت کرد تا پیش از مرگ در سن ۹۵ سالگی همچنان فعال بود. دوریس دراکر، همسر او، نمونه دیگر بود که در سنین ۸۰ و ۹۰ سالگی به اختراع، کارآفرینی و نویسندگی روی آورد و تا ۱۰۳ سالگی زندگی کرد. فرانسیس هسلباین، مدیرعامل سابق Girl Scouts آمریکا، پس از بازنشستگی در سن ۷۵ سالگی بازآفرینی کرد و مؤسس بنیاد مدیریت غیرانتفاعی پیتر اف. دراکر شد. بابی بوفورد نیز پس از موفقیت در تلویزیون کابلی، مسیر خود را به سمت کارآفرینی اجتماعی و تأسیس مؤسسات رشد شخصی تغییر داد.
بازآفرینی فرآیندی مستمر است و هیچ خط پایان مشخصی ندارد. با افزایش طول عمر، ممکن است بارها و بارها نیاز یا تمایل به بازآفرینی داشته باشید. اگر با ذهنیت درست به آن نزدیک شوید، توانایی بازآفرینی میتواند یکی از قدرتهای ماندگار و شاخص زندگی شما باشد و مسیر رشد شخصی و حرفهای شما را به شکل شگفتانگیزی متحول کند.