توماس بری گفته است: «کیهان یک همبستگی از موجودات خودآگاه است، نه صرفاً مجموعهای از اشیاء.»
این جمله، نقطه شروعی برای درک اهمیت همزیستی با دیگر موجودات است. ما تنها بخشی از اکوسیستم بزرگ هستیم و باید بخش بیشتری از خودمان را در زندگی و تجربههای دیگر حیوانات ببینیم.
کنار گذاشتن انسانمحوری و آنتروپومورفیسم نامناسب
یکی از موانع اصلی برای عادیسازی همزیستی، انسانمحوری (Anthropocentrism) و نقدهای غیرعلمی نسبت به نسبت دادن ویژگیهای انسانی به حیوانات (Anthropomorphism) است.
-
انسانمحوری باعث میشود تصور کنیم تنها انسانها ارزشمند هستند و سایر حیوانات کم اهمیتاند.
-
آنتروپومورفیسم نامناسب باعث میشود فکر کنیم رفتار حیوانات صرفاً تقلیدی از رفتار انسانی است و زندگی عاطفی آنها واقعی نیست.
با مطالعه دقیق و علمی، میتوانیم از این افسانهها عبور کنیم و آگاهانه و دقیق از آنتروپومورفیسم استفاده کنیم تا شخصیت و احساسات حیوانات را درک کنیم.
پژوهشها نشان میدهند حیوانات دارای زندگی عاطفی عمیق، حافظه و شعور هستند. کنار گذاشتن دیدگاههای نادرست، مسیر عادیسازی همزیستی را هموار میکند.
انکار انسانمانند بودن حیوانات (Anthropodenial)
Anthropodenial به معنای نادیده گرفتن ویژگیهای انسانی در حیوانات یا ویژگیهای حیوانی در خود ما است.
این دیدگاه مانع میشود تصویر کامل زندگی و ارتباطات موجودات زنده را ببینیم. تنها وقتی خودمان را در حیوانات دیگر ببینیم و آنها نیز خود را در ما ببینند، میتوانیم ارتباط جامع بین همه زندگیها روی زمین را درک کنیم.
اهمیت آموزش زودهنگام
یکی از راههای موثر برای پرورش ذهنیت همزیستی، آموزش کودکان از همان ابتداست.
-
آشنایی کودکان با تنوع گونهها و محیط زیست
-
توسعه همدلی و دلسوزی نسبت به انسانها و غیرانسانها
-
تجربه حضور در طبیعت و ارتباط با حیات وحش
-
آموزش ارزش مراقبت و همزیستی طبیعی به جای بیتفاوتی
تحقیقات ریچارد لاو نشان میدهد کمبود ارتباط با طبیعت باعث بروز مشکلات روانشناختی و کاهش حس همدلی میشود (Nature Deficit Disorder). بازگرداندن طبیعت به قلب کلاسها و زندگی کودکان، زمینهساز پرورش نسل همدل و مسئول است.
نمونههای عملی همزیستی
-
مراقبت از حیوانات اهلی و وحشی به صورت برابر
-
رعایت حقوق حیات وحش و حفاظت از زیستگاهها
-
پرهیز از رفتارهای انسانمحور و احترام به شیوه زندگی طبیعی حیوانات
-
ایجاد فضاهای آموزشی و تفریحی که کودکان را با تنوع زیستی آشنا کنند
این اقدامات نه رادیکال، بلکه ضروری و طبیعی هستند. مراقبت و همدلی، جرقهای است که آتش تکامل، سازگاری و پیشرفت جمعی را روشن میکند.
تغییر پارادایم: همزیستی به جای استثنا
ایده مارلون اچ. ریس و مارک بیکوف بر این است که همزیستی باید قاعده باشد، نه استثنا.
-
بخشیدن ارزش برابر به همه حیات: انسان و غیرانسان
-
درک ارتباط همه موجودات با یکدیگر و زمین مشترک
-
تمرکز بر تنوع گونهها و شیوههای مختلف زندگی
-
جشن گرفتن و اعتبار دادن به نقش هر موجود در اکوسیستم
نتیجهگیری: پرورش ذهنیت همدلانه و اکولوژیک
خواهان عادیسازی همزیستی، بازگردانی طبیعت و توسعه همدلی بودن، نه رادیکال بلکه ضروری است.
-
هر گونه بیتفاوتی نسبت به دیگران، آسیب به خود و سیاره است
-
آموزش و پرورش کودکان، مسیر ایجاد ذهنیت همدلانه و مراقبتی را هموار میکند
-
پرورش آگاهانه آنتروپومورفیسم، امکان درک واقعی حیات غیرانسان را فراهم میکند
همدلی و مراقبت، چرخهای مثبت ایجاد میکنند؛ هر چه بیشتر همدل باشیم، بیشتر میتوانیم رشد کنیم و آیندهای پایدار بسازیم. وقت آن است که همزیستی و مراقبت از طبیعت و حیوانات را به بخشی از زندگی روزمره تبدیل کنیم.