انسانها در هر سن و سالی ذاتاً به رشد و پیشرفت تمایل دارند. یادگیری، این انگیزهی طبیعی ما برای پیشرفت و خودکفایی را تغذیه میکند و باعث میشود احساس معنا و هدف در زندگی پیدا کنیم. عادتهای کوچک یادگیری روزانه، به مرور زمان، میتوانند خوشبختی بلندمدت و رضایت از زندگی را افزایش دهند.
باید اعتراف کنم: همیشه یک دانشجوی مشتاق بودهام. مدرسه و دانشگاه را دوست داشتم و حتی جدی درباره ادامه تحصیل تا مقطع دکترا فکر میکنم، نه برای پیشرفت شغلی، بلکه صرفاً برای لذت بردن از غوطهور شدن در دنیای یادگیری. خوشبختانه، در دنیای امروز، نیازی به مدرک رسمی برای ادامه یادگیری نیست. پادکستها، کتابها، دورههای آنلاین و کارگاهها جزئی از زندگی روزانه من هستند. یادگیری یک عادت است، نه یک مرحلهی موقتی. اما باید اعتراف کنم که گاهی فکر میکنم شاید احساس من عجیب باشد؛ زیرا همه افراد چنین عطش بیپایانی برای یادگیری ندارند.
چرا یادگیری مادامالعمر اهمیت دارد؟
برخی از این اشتیاق به شخصیت و تجربیات زندگی بستگی دارد. من خوششانس بودم که ذهنی علمی داشتم که در محیطهای آموزشی رشد میکرد و همچنین در شش کشور زندگی کرده و شش زبان آموختهام و با فرهنگهای مختلف آشنا شدهام، که خود آموزش ارزشمندی است. و با این حال، در سن ۳۸ سالگی، این اشتیاق به یادگیری کاهش نیافته است؛ بلکه شدت یافته و روزهایی هست که واقعاً احساس میکنم نیاز دارم رشد کنم.
روانشناسی مثبت پاسخی قانعکننده ارائه میدهد. پژوهشها نشان میدهند یکی از بنیادیترین محرکهای خوشبختی انسانی، رشد شخصی است. آبراهام مزلو «خودشکوفایی» را در بالاترین سطح سلسلهمراتب نیازها قرار داد و آن را فرآیند تحقق کامل پتانسیل فرد و تبدیل شدن به بهترین نسخه از خود توصیف کرد. به همین ترتیب، نظریه انگیزش خودتعیینی دسی و رایان بر اهمیت رشد و تسلط برای رفاه روانی تأکید دارد.
همانطور که بدن ما بهطور مداوم در حال نوسازی است و فرآیندهایی مانند بازسازی سلولی را تجربه میکند، ذهن ما نیز به همین حس تکامل نیاز دارد. وقتی چیزی جدید میآموزیم، مهارتی را توسعه میدهیم یا فراتر از محدوده راحتی خود حرکت میکنیم، این انگیزه ذاتی برای پیشرفت تغذیه میشود. در مقابل، ایستایی ذهنی اغلب به بیقراری، ناامیدی یا حتی افسردگی منجر میشود.
یادگیری و زندگی معنادار
پیشگام روانشناسی مثبت، مارتین سلیگمن، اهمیت درگیر شدن و داشتن معنا را بهعنوان ارکان کلیدی زندگی رضایتبخش مطرح میکند. یادگیری مادامالعمر هر دو را تقویت میکند. چه در حال یادگیری یک زبان جدید باشید، چه سرگرمی جدیدی کشف کنید، یا در فلسفه تأمل کنید، شما در حال ساختن یک زندگی غنیتر و معنادارتر هستید.
چگونه یادگیری مادامالعمر را پرورش دهیم؟
برای پرورش یادگیری مادامالعمر، چند راهکار عملی وجود دارد. زمان مشخصی برای یادگیری هر روز اختصاص دهید؛ ۳۰ دقیقه برای خواندن، گوش دادن به پادکست یا شرکت در یک دوره آنلاین کافی است. از کنجکاوی خود پیروی کنید و نگران غیرمعمول بودن علایقتان نباشید، زیرا چیزی که شما را هیجانزده میکند، انگیزه شما را حفظ خواهد کرد. تنوع در یادگیری اهمیت دارد؛ بین یادگیری نظری مانند کتاب و دورهها و یادگیری تجربی مانند کارگاهها یا سفر تناوب ایجاد کنید. عضویت در جامعهای از افراد کنجکاو و یادگیرنده میتواند انگیزه شما را بیشتر کند. همچنین، تأمل و ثبت یادگیریهایتان در یک دفترچه باعث میشود رشد خود را بهتر ببینید و احساس پیشرفت کنید.
یادگیری مادامالعمر فقط یک سرگرمی یا عادت نیست؛ بخشی بنیادی از انسان بودن است. با پذیرفتن این مسیر پیوستهی رشد، نه تنها ذهن خود را پرورش میدهیم بلکه حس معنا و رفاه خود را در طول زندگی نیز غنیتر میکنیم. همانطور که آلبرت اینشتین گفته است: «رشد فکری باید از تولد آغاز شود و تنها با مرگ متوقف شود.» پس امروز، چه ایدهای جدید را کشف خواهید کرد؟