در هفتههای پس از تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین، ناتالی تیمچنکو، رواندرمانگر باسابقه کیف، گروه «کمکهای اولیه برای روح» (First Aid of the Soul) را راهاندازی کرد. این گروه جلسات آنلاین و رایگان برای اوکراینیهایی ارائه میدهد که با اثرات جنگ دست و پنجه نرم میکنند. تیمچنکو در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، با دیدن تانکهای روسیه که به سمت کیف میآمدند، هراسان شد. او که اخیراً به بیمارستانهای روانپزشکی منطقه بوستون منتقل شده بود، نمیتوانست از فکر دوستان، خانواده و همکاران خود در اوکراین دست بکشد؛ کسانی که در خانه پناه گرفته بودند یا برخی دیگر برای نگهبانی سلاح به دست گرفته بودند.
تیمچنکو سریعاً یک فرم گوگل ساخت و از سایر متخصصان سلامت روان درخواست کرد تا داوطلب شوند. ظرف یک هفته، ۴۵۰ داوطلب از سراسر جهان، از جمله استرالیا، ژاپن و اسرائیل، ثبتنام کردند و نهایتاً پس از رسیدن به حدود ۱۰۰۰ داوطلب، ثبتنام متوقف شد. کمتر از یک ماه بعد، این گروه نوپا به یک سازمان غیرانتفاعی با نام First Aid of the Soul تبدیل شد.
دیدگاه بینالمللی و صدای آمریکایی
این دیدگاه بینالمللی و حضور داوطلبان آمریکایی به جمعآوری منابع از سراسر جهان کمک میکند و گروه FAS را از دیگر ابتکارات سلامت روان اوکراین متمایز میسازد. بیش از نیمی از داوطلبان از ایالات متحده هستند، در حالی که دیگران از سنگال، هند و سایر کشورها آمدهاند. تیمچنکو در سپتامبر در کیف گفت: «غرب اهمیت دارد، زیرا بسیاری سلامت روان را پیامدی پس از جنگ میدانند.» تجربه او نشان میدهد که اوکراینیها باید احساسات ناشی از جنگ را به طور مداوم پردازش کنند تا بتوانند در شرایط فعلی ادامه دهند. او افزود: «اگر صبر کنیم، میزان نیاز پس از جنگ غیرقابل مدیریت خواهد بود.»
چشمانداز آمریکایی با محوریت صداهای اوکراینی
در سه سال و نیم گذشته، گروه First Aid of the Soul بیش از ۱۷,۰۰۰ نفر را که امکان پرداخت هزینه درمان روانشناختی را نداشتند، از طریق جلسات آنلاین رایگان و هدایتشده توسط داوطلبان تحت پوشش قرار داده است. تیم صدها داوطلب قصد دارد دسترسی به حمایت روانی را در اوکراین متحول کند. تیمچنکو خود را یک «اوکراینی افتخاری» میداند؛ آمریکایی که در اروپا بزرگ شده، در بوستون تحصیل کرده و پس از ازدواج با مردی اوکراینی، حرفه خود را در این کشور دنبال کرده است. او گفت: «من از جایی نمیآیم که بدانم بهترین راه چیست، اما تلاش میکنم جامعه محلی را توانمند کنم تا صدای بیشتری داشته باشند و حمایت از جاهای دیگر دریافت کنند، چون آنها در همین لحظه درگیر هستند.»
چالشهای سلامت روان در اوکراین
در اوکراین بیمهای برای پوشش هزینههای رواندرمانی وجود ندارد و رواندرمانی هنوز از استیگمای باقیمانده از دوران شوروی رنج میبرد. گفتگوهای سلامت روان تنها پس از آغاز جنگ تمامعیار به جریان اصلی وارد شدند و ضرورت پیدا کردند. روش FAS بر اساس تحقیقات پیشرفته و تطبیق آن با شرایط فوری اوکراینیها طراحی شده است. ناتالیا یفیمنکو، مدیر شاخه اوکراین FAS گفت: «در اوکراین وقت خواندن کتاب و بررسی بهترین روشها را نداریم، زیرا در حال جنگ هستیم و باید سریع و سازگار عمل کنیم.»
در ماههای اولیه تهاجم، رواندرمانگران داوطلب ساختار جلسات گروهی آنلاین حمایت روانی را به جای مشاوره فردی طراحی کردند. این تصمیم بر اساس پژوهشها درباره اهمیت ایجاد روابط و احساس تعلق در بحران گرفته شد که به پیشگیری از اختلالات روانی کمک میکند. جلسات با عنوان «گروههای خودمهربانی» برگزار میشوند تا استیگما و برچسب منفی گروههای حمایتی سنتی کاهش یابد. هر جلسه با یک تمرین تمرکز ذهن، یادآوری نکات اولیه و سپس به اشتراکگذاری تجربیات اعضا آغاز میشود. تمرکز این رویکرد بر نیازهای اوکراینیها است و تمامی جلسات کمیته مشورتی FAS شامل صداهای محلی اوکراینی میشود. اولنا لوسنکا، روانشناس مدرسه اوکراینی و داوطلب FAS گفت: «آنها نه به عنوان مهمانان دور از ما، بلکه به خاک ما آمدند و احساس کردند اینجا چه میگذرد.»
حمایت از خانوادهها و پرورش «نادییا»
تابستان گذشته، FAS مدل مجازی را فراتر گذاشت و کمپ تابستانی «نادییا» برای خانوادهها را راهاندازی کرد. این کمپها خانوادهها را از شهرهای محاصرهشده پشتیبانی میکنند. واژه «نادییا» به معنای «امید» است و تمرکز آن بر خانواده به عنوان یک سیستم حمایتی است. کمپها با رویکرد مبتنی بر تروما، فضای امن و ابراز همدلی فراهم میکنند. تابستان گذشته، ۱۲۲ نفر در پنج گروه مختلف برای جلسات سههفتهای شرکت کردند و در فعالیتهای هنر درمانی شرکت کردند. هنر درمانی امکان بیان احساساتی را فراهم میکند که بیان مستقیم آنها دشوار است. امیلیا ملنیک، مدیر پروژه، گفت: «نمادهایی که مردم میکشند جهانی هستند و شباهتهایی دارند، بنابراین صحبت درباره آنها آسانتر از بیان مستقیم تجربیات است.» شرکتکنندگان همچنین با تکنیک EMDR آشنا شدند، مانند «آغوش پروانه» که شامل قرار دادن دستها روی سینه و ضربه زدن ریتمیک به شانهها برای آرام کردن سیستم عصبی است. بررسیها نشان داد که علائم مرتبط با PTSD در شرکتکنندگان ۳۵٪ کاهش یافته است.
اهمیت ادامه حمایت روانی
این جلسات برای رواندرمانگران نیز مفید بود، زیرا یادآور شد که آنها نیز باید از خود مراقبت کنند و پذیرفتن ناامیدی طبیعی است. یفیمنکو گفت: «میتوانم نفس بکشم، صحبت کنم، اما در ماههای اولیه جنگ، عصبی و نگران بودم.» روانشناسان متوجه شدهاند که در مناطق خط مقدم، جوانان انگیزه و رؤیا ندارند و تمرکز آنها تنها بر زنده ماندن روزانه است. یک مراجع گفته بود: «اگر فردا زنده نباشم، چه فایدهای دارد به مدرسه بروم؟» تیمچنکو تأکید میکند که اوکراینیها برای مقابله با سالها جنگ نیاز به این نوع کمکهای اولیه روانی دارند و ادامه حمایت در همین لحظه حیاتی است: «افرادی که اکنون مراقبت میکنند، اگر بعد از جنگ دچار فرسودگی شوند، چه کسی باقی میماند که واقعاً به مردم کمک کند؟»