شببیداری و مرور مداوم لحظات شرمآور زندگی در حالی که خود را سرزنش میکنید، تنها یک ویژگی شخصیتی نیست. برای برخی افراد، این چرخه مکرر، اغلب خارج از کنترل آنها، میتواند به یک تله ذهنی تبدیل شود؛ جایی که دائم افکار «باید بهتر میدانستم» یا «چرا این کار را کردم» در ذهنشان میچرخد. مطالعهای در سال ۲۰۲۲ که در British Journal of Clinical Psychology منتشر شد، نشان داد که افراد اغلب درباره اشتباهات گذشته، تجربههای منفی و تعاملات اجتماعی فکر میکنند و شب، دورهی پرخطر برای چنین افکار وسواسی است.
این چرخه ذهنی به دلیل تمایل ذهن به «حل مسئله» خودسرزنشی را پوشانده و افراد تصور میکنند که در حال بررسی اشتباهات و جلوگیری از تکرار آن هستند. اما در واقع، این رفتار تنها گناه را تقویت میکند و فرد را بیشتر در همان چرخه احساسی گرفتار میکند. به مرور، این عادت میتواند اعتماد به نفس، روابط و مهمتر از همه، حس خود را تضعیف کند.
چرا بخشیدن خود دشوار است؟
مطالعهای در سال ۲۰۲۵ که در مجله Self and Identity منتشر شد، بررسی کرد چرا برخی افراد نمیتوانند خود را ببخشند و در خودسرزنشی گرفتار میشوند. از میان ۸۰ شرکتکننده، ۴۱ نفر گفتند که پس از یک شکست یا اشتباه ادراک شده، قادر به بخشیدن خود نبودند و ۳۹ نفر دیگر خودبخشی را راحتتر تجربه کردند. پژوهشگران الگوهای کلیدی را شناسایی کردند که افراد را در این چرخه نگه میدارد.
تمرکز بر گذشته: وقتی زمان به دام تبدیل میشود
یکی از الگوهای مهم، تفاوت در تمرکز زمانی بود. افرادی که قادر به بخشیدن خود نبودند، گذشته را طوری تجربه میکردند که گویی هنوز جاری است. آنها اشتباهات را با جزئیات بازسازی میکردند و مدام فکر میکردند که «چه کاری باید انجام میدادند». پژوهشگران این حالت را «گذشته بهعنوان حال» نامیدند.
در مقابل، گروهی که راحتتر خود را میبخشیدند، دیدگاه آیندهمحور داشتند. آنها اشتباهات گذشته را پذیرفتند و توجه خود را به رشد و تغییر، و گامهای بعدی معطوف کردند. یکی از شرکتکنندگان توضیح داد: «باید خودم را میبخشیدم تا بتوانم از سرزنش خود دست بکشم و دیگر به گذشته نگاه نکنم، وقتی باید به آینده نگاه میکردم.»
این یافتهها نشان میدهند که تمرکز بر گذشته مانع دیدن امکان آیندهای متفاوت میشود. حضور در لحظهی حال به فرد قدرت میدهد که تصمیم بگیرد چه کاری باید انجام شود و اقدامات واقعی برای تغییر بردارد.
شک به توانایی خود؛ وقتی احساس قدرت از دست میرود
گذشتن از اشتباهات تنها به محل تمرکز مرتبط نیست؛ باور فرد به توانایی خود در تغییر شرایط نقش مهمی دارد. مطالعهی ۲۰۲۵ نشان داد افرادی که با بخشیدن خود مشکل داشتند، اغلب شک داشتند که توانایی تغییر وضعیت یا جلوگیری از تکرار اشتباه را دارند. این ذهنیت «کمتوان» باعث احساس بیقدرتی و گسترش گناه میشود.
در مقابل، افرادی که خود را میبخشیدند، به توانایی خود برای انتخاب و تأثیرگذاری بر زندگی باور داشتند و این باور به آنها امکان حرکت به جلو را میداد. حتی گامهای کوچک، مثل پایبندی به وعدهها، انجام یک تعهد بهموقع یا انتخاب سالمتر، میتواند حس توانایی و اعتماد به خود را بازسازی کند.
اشتباهات را کل شخصیت ندانید؛ جدا کردن عمل از هویت
اغلب سنگینترین بخش خودسرزنشی، برداشت فرد از اشتباهات است، نه خود عمل. پژوهشگران دریافتند افرادی که در خودسرزنشی گرفتارند، خطاهای خود را بازتابی از هویت اخلاقی و اجتماعی خود میبینند؛ یعنی حس میکنند نشاندهنده خوب یا بد بودن آنهاست. به این ترتیب، اشتباهات به اثباتی برای نقص یا بیارزشی تبدیل میشوند.
یکی از شرکتکنندگان گفت: «عادت بدی دارم که طی سالها شکل گرفته است و هر بار تلاش کردهام ترک کنم، اما موفق نشدهام. نمیتوانم خودم را برای شکلگیری و شکست در ترک آن ببخشم. این موضوع دلسردکننده است و اعتماد به نفس من را نابود کرده است.» در مقابل، افرادی که خود را میبخشیدند، اعمال خود را از هویت کلان جدا میکردند و اجازه نمیدادند اشتباه کل شخصیتشان را تعریف کند. این جدا کردن عمل از هویت، مسیر بخشش را هموار میکند و عبور از اشتباهات را آسانتر میسازد.
گرفتار شدن در خودسرزنشی، ذهن را در چرخهای از گناه و سرزنش گرفتار میکند و بر اعتماد به نفس، روابط و آرامش روانی تأثیر میگذارد. بخشیدن خود نه تنها ذهن را آزاد میکند، بلکه توانایی فرد برای رشد، تصمیمگیری بهتر و حرکت به سوی آیندهای متفاوت را افزایش میدهد. یادگیری تمرکز بر حال و آینده، بازسازی اعتماد به خود و جدا کردن عمل از هویت، کلید رهایی از چرخه خودسرزنشی است.