والد شدن برای بسیاری از زوجها نقطهی عطفی بزرگ در زندگی به شمار میآید. این مرحله از زندگی، معمولاً همراه با تغییرات عمدهای در نقشها، مسئولیتها و روابط عاطفی است. پژوهشهای روانشناختی در سالهای اخیر نتایج گوناگونی دربارهی تأثیر والد شدن بر کیفیت روابط عاشقانه ارائه دادهاند. برخی از مطالعات تأکید دارند که فرزندآوری میتواند پیوند میان دو نفر را تقویت کند، زیرا مراقبت از کودک مسئولیتی مشترک ایجاد میکند که احساس همکاری، نزدیکی و هدف مشترک را در زوجین افزایش میدهد. از سوی دیگر، برای برخی از زوجها، ناتوانی در داشتن فرزند ممکن است فشار روانی شدیدی ایجاد کند و حتی به عنوان یکی از عوامل اصلی جدایی یا سردی رابطه شناخته شود. بنابراین، به نظر میرسد والد شدن میتواند هم فرصتی برای رشد رابطه باشد و هم زمینهای برای تنش و فرسودگی عاطفی.
انتظار پایداری یا کاهش رضایت؟
بهطور طبیعی انتظار میرود که زوجهایی که دارای فرزند هستند، روابط پایدارتر و رضایتبخشتری نسبت به زوجهای بدون فرزند داشته باشند، زیرا پیوندی عمیقتر از طریق فرزند میان آنها ایجاد میشود. با این حال، یافتههای علمی همیشه این انتظار را تأیید نمیکنند.
چندین مطالعه روانشناسی نشان دادهاند که ورود به مرحله والدینی میتواند تأثیری منفی بر رضایت زناشویی داشته باشد. بسیاری از والدین گزارش میکنند که پس از تولد فرزند، احساس عشق، صمیمیت و اشتیاق میان آنها کاهش یافته است. علت این مسئله معمولاً در فشارهای ناشی از تربیت فرزند نهفته است: کمبود خواب، خستگی مزمن، استرس شغلی، مشکلات مالی و تعارض میان زمان کاری و زندگی خانوادگی. در عین حال، نتایج همه پژوهشها مشابه نیستند و عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی میتوانند تفاوتهای معناداری در کیفیت روابط والدین در کشورهای مختلف ایجاد کنند.
به منظور بررسی دقیقتر این موضوع، گروهی از پژوهشگران بینالمللی مطالعهای گسترده را با هدف سنجش تأثیر والد شدن بر عشق در روابط زناشویی انجام دادند. این پژوهش در تاریخ ۲۴ اکتبر ۲۰۲۵ در مجلهی علمی Human Nature منتشر شد و یافتههای آن توجه روانشناسان سراسر جهان را به خود جلب کرد. مطالعه با عنوان «آیا اندازهی خانواده با عشق مرتبط است؟ دادههایی از ۲۵ کشور» توسط دکتر آگنیشکا ژلاشنیویچ از دانشگاه وروتسواف لهستان و همکارانش انجام شد. در این تحقیق دادههای بیش از ۳۱۰۰ داوطلب از ۲۵ کشور مختلف از جمله استرالیا، هند، رومانی، برزیل، بلژیک، ویتنام و چند کشور اروپایی دیگر بررسی گردید.
۸۲ درصد از شرکتکنندگان متأهل و ۱۸ درصد نامزد بودند. تمامی آنها پرسشنامههایی را به زبان مادری خود تکمیل کردند. ابزار اصلی پژوهش، مقیاس عشق سهوجهی استرنبرگ (Sternberg Triangular Love Scale) بود که سه بُعد اساسی عشق یعنی صمیمیت، اشتیاق و تعهد را میسنجد. پژوهشگران با جمعبندی امتیازهای این سه مؤلفه، نمرهی کلی عشق را محاسبه کردند. همچنین اطلاعاتی دربارهی سن، وضعیت تأهل و تعداد فرزندان شرکتکنندگان نیز گردآوری شد.
یافتههای پژوهش؛ عشق در سایهی والد بودن
در مجموع، ۶۹۹ نفر از شرکتکنندگان بدون فرزند و ۲۴۸۸ نفر دارای دستکم یک فرزند بودند. پژوهشگران با استفاده از مدلسازی آماری پیشرفته، این دو گروه را از نظر عشق کلی و سه بُعد آن یعنی صمیمیت، اشتیاق و تعهد مقایسه کردند.
نتایج پژوهش شگفتانگیز و در عین حال هشداردهنده بود. در سراسر فرهنگها، والدینی که حداقل یک فرزند داشتند، میزان عشق کلی پایینتری نسبت به افراد بدون فرزند گزارش کردند. بررسی دقیقتر نشان داد که صمیمیت و اشتیاق در میان والدین کمتر بود، اما در بُعد تعهد تفاوت معناداری مشاهده نشد. به عبارت دیگر، اگرچه والدین همچنان به رابطهی خود پایبند میمانند، اما احساس نزدیکی عاطفی و کشش عاشقانه در آنها کاهش مییابد. جالب اینکه این کاهش با افزایش تعداد فرزندان بیشتر نشد؛ یعنی والدین چندفرزند نیز نسبت به والدین تکفرزند، عشق بالاتری گزارش نکردند.
پژوهشگران توضیح میدهند که کاهش عشق و صمیمیت در میان والدین میتواند ناشی از افزایش فشار روانی و مسئولیتهای روزمره باشد. پس از تولد فرزند، تمرکز ذهنی و هیجانی والدین به سمت نیازهای کودک معطوف میشود و زمانی برای ارتباط عاشقانهی میان خود باقی نمیماند. کمبود خواب، خستگی مزمن، چالشهای مالی و فشارهای کاری میتوانند باعث فرسایش هیجانی شوند. به مرور زمان، والدین به جای زوجی عاشق، به دو همکار خسته در مأموریت دائمیِ مراقبت از کودک تبدیل میشوند. این وضعیت اگر بدون توجه باقی بماند، میتواند منجر به نارضایتی زناشویی و فاصله عاطفی شود. در عین حال، تعهد معمولاً پایدار باقی میماند، زیرا والدین به مسئولیت مشترک خود در قبال فرزند پایبند میمانند، حتی اگر اشتیاق و صمیمیت کاهش یابد.
اهمیت حفظ صمیمیت در دوران والدینی
نتایج این پژوهش بینالمللی تصویری روشن از واقعیت روابط مدرن به دست میدهد: والد شدن، هرچند یکی از زیباترین تجربههای انسانی است، اما اگر مدیریت نشود، میتواند به تدریج عشق را کمرنگ کند. پژوهشگران تأکید میکنند که زوجها باید بهصورت آگاهانه برای حفظ ارتباط عاطفی و صمیمیت خود تلاش کنند. گفتوگوهای منظم، تقسیم وظایف تربیتی، اختصاص زمان برای خلوت دو نفره و حفظ حمایت هیجانی میتواند از کاهش رضایت زناشویی جلوگیری کند.
زوجهایی که بهجای غرق شدن در فشارهای والدینی، ارتباط خود را به عنوان «پایهی خانواده» تقویت میکنند، احتمالاً زندگی زناشویی شادتری خواهند داشت و میتوانند الگویی سالمتر از عشق و همدلی را به فرزندان خود منتقل کنند. این مطالعه جهانی نشان میدهد که تأثیر والد شدن بر رابطه زناشویی، پدیدهای چندوجهی است. عشق و صمیمیت ممکن است کاهش یابد، اما این کاهش قابل پیشگیری است. آگاهی از این تغییرات میتواند به زوجها کمک کند تا در مسیر والد شدن، نهتنها والدانی مسئول، بلکه شریکهایی عاشق باقی بمانند.