یکی از بهترین احساسات دنیا این است که بدانید کسی پشت شماست. هر بار که با یک دوره سخت روبرو میشوید، دانستن اینکه یک شریک دارید که میتوانید روی او حساب کنید، به شما حس آرامش و آسودگی میدهد. با این حال، گاهی ممکن است در ذهنیت مناسبی نباشید یا حضور ذهن کافی برای حمایت از شریک خود نداشته باشید. ممکن است واکنش تندی نشان دهید یا دیواری دور خود بسازید و اجازه ندهید او وارد شود. شما میتوانید این فاصله احساسی ساختگی را در نحوه پاسخ دادن به تلاشهای شریک خود برای دریافت حمایت تشخیص دهید.
در ادامه، چهار عبارتی که میتوانند حتی بدون قصد، شریک شما را دور کنند، معرفی میکنیم و نشان میدهیم چگونه میتوانید آنها را بازگو کنید تا عشق و رابطه حفظ شود.
۱. «زندگی همین است»
وقتی میگویید «زندگی همین است»، ممکن است بدون قصد، احساسات شریک خود را کوچک جلوه دهید. در حالی که بسیاری از رویدادهای زندگی خارج از کنترل ما هستند، شریک شما به دنبال حمایتی است که او را دیده و قدرتمند احساس کند و این جمله درد شرایط خاص او را نادیده میگیرد.
گفتن «زندگی همین است» این پیام را میدهد که مبارزه او معمولی، بیاهمیت و چیزی است که باید به سرعت به آن عادت کند یا از آن عبور کند. این جمله هیچ همدلیای به شریک منتقل نمیکند.
یکی از مهارتهای مهم در هر رابطه، طبق نظریه «خانه رابطه سالم» گاتمنها، پاسخ به تلاشهای شریک برای برقراری ارتباط عاطفی است. این تلاشها یا «بیدها» شامل جلب توجه، علاقه، محبت یا حمایت عاطفی میشوند.
مطالعهای در سال ۲۰۱۵ در ژورنال رواندرمانی خانواده نشان داد که زوجها وقتی پیش از شروع تعارض بر ایجاد ارتباط عاطفی تمرکز میکنند و با همدلی و درک از شریک خود حمایت میکنند، بیشترین موفقیت را در حل اختلاف دارند.
به همین دلیل، باید به تلاشهای شریک خود با حساسیت پاسخ دهید، نه اینکه از آن اجتناب کنید. در چنین لحظاتی، آنها به همدلی شما نیاز دارند، نه به تصویری سرد از آنچه «واقعیت» میدانید. این کار تنها باعث میشود آنها احساس رد شدن و بیکسی کنند.
به جای ارائه «بررسی واقعیت»، فقط حضور خود را نشان دهید. میتوانید بگویید: «اگر میخوای صحبت کنی، من اینجا هستم» یا «میخوای فقط گوش کنم یا میخوای به شکل دیگری حمایتم کنم؟»
موثرترین اقدامات در روابط، هم باعث کاهش منفیگرایی در تعارض میشوند و هم دوستی و صمیمیت بین طرفین را تقویت میکنند. میتوانید در صورت درخواست شریک، راهحلهای سازنده برای مشکلات ارائه دهید، اما ابتدا باید بر ایجاد ارتباط عاطفی تمرکز کنید.
۲. «نمیدانم چه باید بگویم»
مردان اغلب در مشاوره زوجین بیان میکنند که احساس میکنند تمام تقصیرها بر دوش آنهاست. آنها ممکن است وقتی احساس ناراحتی و درماندگی میکنند یا از شریک خود شکایت میشنوند، این عبارت را به کار ببرند. چنین جملاتی میتوانند سرد و بیتفاوت به نظر برسند.
به جای گفتن «نمیدانم چه باید بگویم»، که معمولاً مسئولیت حل مشکل را به شریک منتقل میکند، میتوانید بگویید: «نمیدانم چطور پاسخ دهم، اما میخواهم درک کنم چه احساسی داری» یا «نیاز دارم کمی وقت بگیرم تا حرفهایت را پردازش کنم قبل از ادامه گفتگو».
همچنین، وقتی شریک شما مشکلی را مطرح میکند که در آن نقش داشتهاید، بهتر است حتی بهطور جزئی مسئولیت را بپذیرید و به یاد داشته باشید که شما هر دو در یک تیم هستید، در برابر مشکل، نه اینکه از مقابله دست بکشید.
۳. «این مشکل توست، نه من»
استفاده از این عبارت ممکن است به نظر برسد که فقط مرزگذاری میکنید، اما در واقع فاصله ایجاد میکند و باعث میشود شریک شما در مشکلات خود احساس تنهایی کند.
شما نباید تمام مشکلات او را بر عهده بگیرید، اما باید تفاوت بین تعیین مرز برای محافظت از انرژی عاطفی و ایجاد دیوار عاطفی که او را کاملاً دور کند، تشخیص دهید. ایجاد دیوار تنها پیام میدهد که شریک شما تنهاست و شما باور ندارید که یک واحد هستید.
گاهی استقلال بیش از حد ما باعث میشود شریک خود را دور کنیم. اگر فکر کنید باید همه مشکلات خود را به تنهایی حل کنید، ممکن است انتظار داشته باشید شریک شما هم همین کار را بکند. با این حال، حمایت عاطفی مداوم پایه هر رابطه پایدار است. شما نمیتوانید عشق را فقط زمانی نشان دهید که برایتان راحت است و هیچ کس نمیتواند تمام زندگی را تنها بگذراند.
به جای آن میتوانید بگویید: «میدانم این موضوع تو را تحت تأثیر قرار داده، الان چطور میتوانم ازت حمایت کنم؟» یا «با هم حلش میکنیم». این نشان میدهد شما در برابر مشکل با هم هستید، نه در برابر شریک خود. روابط بر اساس کار تیمی شکوفا میشوند، نه جدایی.
۴. «اهمیتی ندارد»
چیزی که برای شما مهم نیست ممکن است برای شریک شما اهمیت زیادی داشته باشد. گفتن «اهمیتی ندارد» میتواند بیاحساس و فاقد همدلی به نظر برسد. برای اینکه یک شریک واقعاً حمایتکننده باشید، باید کنجکاوی خود را نسبت به دنیای درونی او نشان دهید. بیاموزید چه چیزی برای او مهم است و چرا ممکن است چیزی بیشتر از آنچه به نظر میرسد به او آسیب برساند.
عبارت «اهمیتی ندارد» را میتوانید به این شکل بازنویسی کنید: «میبینم که این موضوع تو را آزار میدهد. میتوانی کمکم کنی بفهمم چه احساسی داری؟» یا «بیشتر درباره این موضوع بگو — میخواهم درک کنم».
تمام چیزی که شریک شما واقعاً برای احساس امنیت نیاز دارد، این است که بداند شما در کنار او هستید، قضاوت نمیکنید و به احساسات او اهمیت میدهید، حتی اگر کاملاً آنها را درک نکنید. دسترسپذیری عاطفی شما با خودآگاهی شروع میشود و با آگاهی از اینکه چرا ممکن است ارتباط عاطفی را پس بزنید، تقویت میشود.
شما میتوانید آنچه واقعی و صادقانه به نظر شماست را بیان کنید، اما با همدلی. با افزایش تحمل نسبت به دیدگاههای دیگر، نه تنها به شریک خود رشد میدهید، بلکه خودتان هم به فرد بهتری تبدیل میشوید.