هوش مصنوعی (AI) با پتانسیل وعدهبخش خود برای تغییر نحوه کار کردن ما، هیجان عظیمی در دنیای کسبوکار ایجاد کرده است. اما تاکنون، هوش مصنوعی واقعاً چگونه بر محیط کار تأثیر گذاشته است؟ آیا این فناوری تحولآفرین بوده یا صرفاً یک نوآوری درخشان و جذاب است که هنوز نتوانسته تغییر واقعی ایجاد کند؟ این پرسش، نقطه شروع بررسی جدیدترین دادهها و تحقیقات پیرامون هوش مصنوعی در محیط کار است.
پتانسیل استراتژیک هوش مصنوعی هنوز آزاد نشده است
تحقیقات نشان میدهد که علیرغم پیشرفتهای قابل توجه در بهرهوری، هوش مصنوعی هنوز از ظرفیت کامل استراتژیک خود استفاده نمیکند. طبق یک نظرسنجی جدید، ۴۹٪ از کارکنانی که نسبت به پتانسیل AI احساس مثبت دارند، نگران از دست دادن شغل خود هستند. این نگرانی نه تنها برای افراد تحت تأثیر مهم است، بلکه بر اقتصاد کلان نیز اثرگذار است. از سوی دیگر، دادهها نشان میدهد که بهرهوری کارکنان به دلیل استفاده از هوش مصنوعی به شکل قابل توجهی افزایش یافته است، اما استفاده از آن در حوزههای استراتژیک و خلاقانه هنوز محدود است.
افزایش بهرهوری با هوش مصنوعی
نظرسنجی نشان میدهد که ۸۷٪ از کاربران روزانه هوش مصنوعی گزارش دادهاند که سرعت، کیفیت، دقت و خلاقیت آنها بهبود یافته است. همچنین، ۹۳٪ از این کاربران معتقدند که هنوز راههای بالقوهای وجود دارد که هوش مصنوعی میتواند در کارشان کمک کند ولی از آن استفاده نمیکنند. به تفکیک، ۶۶٪ از کاربران اظهار کردهاند که AI در افزایش سرعت کار به آنها کمک میکند، ۴۹٪ معتقدند کیفیت کارشان بهبود یافته، ۴۸٪ دقت بیشتری را تجربه کردهاند و ۴۶٪ احساس میکنند خلاقیتشان بهبود یافته است. با این حال، در حوزه خلاقیت، هوش مصنوعی تجربهای مختلط دارد و نگرانیهایی درباره سرقت ادبی و منبعدهی محتوا وجود دارد.
یکی از چالشهای اصلی در استفاده از هوش مصنوعی این است که بیشتر در کارهای روزمره و ساده به کار گرفته میشود و کاربردهای سطح بالا و استراتژیک کمتر رایج است. طبق نظرسنجی، اکثر کارکنان از هوش مصنوعی برای وظایف معمول مانند نگارش ایمیلها و تحلیل دادهها استفاده میکنند، در حالی که فرصتهای تحولآفرین برای کار خلاقانه و استراتژیک نادیده گرفته میشوند. این موضوع نشان میدهد که هوش مصنوعی هنوز در «دنده اول» فعالیت میکند و ظرفیت واقعی آن برای ایجاد تغییرات عمیق و استراتژیک هنوز تحقق نیافته است.
مزایا و محدودیتها
برای مثال، یک مدیر اجرایی با خوشبینی بسیار درباره کاربردهای AI، تنها مورد مشخصی که از آن استفاده کرده بود، کمک هوش مصنوعی برای تهیه سریعتر شرح شغلها بود. این کاربرد برای افزایش بهرهوری مفید است اما نشاندهنده پیشرفت استراتژیک سطح بالا نیست. در واقع، چنین استفادهای تنها بهرهوری روزمره را بهبود میبخشد و به تحول واقعی در سازمان منجر نمیشود. با این حال، کوتاه کردن فرآیندهای فکری و تحلیلی با استفاده از هوش مصنوعی میتواند چالشهایی نیز ایجاد کند. برای مثال، مدیران در تهیه شرح شغل، نیاز دارند تا به دقت درباره وظایف، معیارهای موفقیت و نیاز واقعی سازمان فکر کنند. استفاده صرف از AI ممکن است این فرصت تفکر دقیق و استراتژیک را محدود کند و تصمیمگیریها را سطحیتر کند.
هوش مصنوعی هنوز به طور کامل وارد محیط کار نشده و ظرفیتهای استراتژیک آن بهطور گسترده استفاده نمیشود. همانطور که رانندگان حرفهای میدانند، برای عملکرد بالا، دندهها باید بهخوبی هماهنگ شوند. سازمانها و سرمایهگذاران پس از سرمایهگذاری عظیم در AI، برای مدت طولانی راضی نخواهند بود اگر هوش مصنوعی تنها در دنده اول عمل کند. توانایی شرکتها در ارتقاء استفاده از AI به سطوح بالاتر و کاربردهای استراتژیک ممکن است تعیینکننده باشد که آیا هوش مصنوعی واقعاً یک انقلاب در محل کار است یا صرفاً یک فناوری درخشان و موقتی.